بسم الله الرحمن الرحیم-خاطرات- در شبستان مسجد حرام وارد شدم در سمتی که وارد شدم هشت نفر در سراسر ان نبود فرد ی نشسته بود تصور کدم اروپائی است کنار اونشستم بعد متوجه شدم که تونسی است وانگیسی را خیلی روان صحبت میکند غالب انان زبان فرانسه میدانند پرسییدم از تونس چه خبر ایشان گفت من مقیم انگلستان هستم مدتها است که سری به تونس نزدم خیلی تعجب کردم غالبا در فرانسه مقیم میشوند ایشان گفت من بورس دولتی داشتم که در فرانسه مهندسی به خوانم وپس از فارغ التحصیلی به تونس باز گشتم وبه من گفت جائی بر ای شما نیست هرچه اصرار کردم چیزی گفتند تلویحا گفتند به فرانسه بر گردد درهمین یک جوان عربستان سعودی پشتسر مثل جن ظاهر شد چشمان عقابی داشت واز اینکه انگلیسی بلد نبود سخت د|ژم ان جناب سری به تاسف تکان داد وجفت بهم با گار نگاه کردیم ودرمقابل گارد من کم اورد ورفت ویک شیخ که درلباس ریاست مثلا ححیط زیست امد وبعد از مدتی خنده های بی صدای وارام نخودی امریکائی میکرد ومن میدانستم در امریکا درس خوانده است ومداوم ازبیانات ما که من مخصوصا بلند صحبت میکردم بزنگاه به عقب بر میگشتم میخندید وسرخ میشد ومن میفمیدم خوب میفهمد ایشان به فرانسه باز میگیرد ودر فرانسه به ایشان میگویند که معدن کار مهندسی انگلستان است وبه انگلستان میاید درانگلستان اولین معدنکار موسیقی است که همه موزیک دان برجسته برونند باز کم میاید وبالاترین قیمت را میگرینند من زمانی میخواستم فقط نت یادبگیریم در رستوران وابسته به دانشگاه که دانشگاه کمک مالی میداد ودر اطراف دانشگاه بود غذا میخوردم وخانمی که استاد زبان بود ودر دانشگا برزیل تدریس میکرد راجعه موسیقی در برزیل صحبت میکرد پس از انکه دوستش رفت من از ایشان سئوال کردم حاضر هستید نت رابه من یاد دهید ایشان گفت باکمال میل وبه شما اندکی تخفیفی میدهم ده جلسه اول ساعتی هفتاد پوند وبیست وتا پنجا جلسه بعد ساعتی هفتصد پوند که خیلی مسائول وحواشی یاد میگیرید وسپس هرچه صنف گفت ومنرا اندازه گیری کرد سه تا پنج درصد تخفیف میدهم بخشی از نبوغ انگلستان در رشته موزیک تبحر پیدا میکنند ومهندسی مشخص است ایشان به انگلستان از ذخیر ه پول خوداش زبان میگیرد ونزدیک به اتمام در روز نامه اگهی میدهد یک شرکت معظم ایشان میپذیرد ومداوم افراد به اوزبان وتعلیمات مدرن را میدهند وبریا انکه درامد زیادی پیدا کند ریس طرح میکنند ویازده ساعت در روز بریا ایشان اضافه میزنند که برای دیگران بیش از دو ساعت نبوده است وجریاناتی طی میکند تا زمانیکه میخواسته است به حج بیاید وصاحب همه چیز میشود ومیگویند ما می دانیم که حج دنگ فنگ زیاد دارد بچه ها به ما بسپار وما مانند بچه ها یخودمان از انها مواظبت میکنیم واضافه کار تورا انجام میدهیم وپولش به حساب شما میگذاریم من از ایشان پرسیدم شما در باره اسلام هم درانجا صحبت کردید ایشان گفت مستقیما خیر چون انها از وضع ما مطلع هستندولی اگر سئوالی میکردند پاسخ میدادم-ادامه دارد